أَلَمْ یأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا یعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَینَاتِ فَرَدُّوا أَیدِیهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیهِ مُرِیبٍ ...«آیا سرگذشت پیشینیان را نشنیدهاید که پیامبرانشان با دلایلی روشن آمدند،ولی آنان از روی تمسخر خنده وار دست بر دهان نهاده و گفتند:ما به آن چه آوردهاید باور نداریم و در شک و تردید میباشیم.پیامبران به آنان گفتند:مگر درباره صانع متعال جاری شکی وجود دارد؟او شما را میخواند تا مورد مهر خود قرار دهد و فرصتی است که در اختیار شما قرار داده است.گفتند:شما همانند ما بشر هستید و میخواهید ما را از آن چه پدرانمان میپرستیدند باز دارید،پس دلیل قوی و روشن ارائه دهید که پیامبرید.پیامبران به ایشان گفتند آری ما جز بشری بیش نیستیم و از خود مایهای نداریم.خدای بر ما منت نهاده و اگر او بخواهد هر آینه معجزهای که نشان گر صحت گفتار ما باشد،ارائه خواهیم داد و به خدا پناه میبریم که راه را به ما نشان داده است» (ابراهیم/ 14-9)
این شواهد نشان میدهد که ارائه معجزه هنگامی بوده که انبیا علیهم السلام با شبهات منکرین و تشکیک معاندین رو به رو میشدند که برای رفع شبهه و دفع تشکیک،ارائه معجزه ضرورت مییافت و گرنه در رویارویی با پاک اندیشان روشن ضمیر،نیازی به معجزه نبوده بلکه همان ارائه حق،بزرگترین شاهد صدق آنان محسوب میگردید.
.............................................................................................................................
آیا ما نیز در برخورد با اولیا مدام خواهان و خواستار ارائه کرامت نیستیم ؟
آیا این نشان نمی دهد ما هنوز روشن ضمیر نیستیم و در ابتدای راهیم و هنوز برای ارادتمان نیازمند توجیه هستیم ؟
تسلیم عاشقانه کجا و تسلیم ناچارانه کجا ؟
چرا نمی توانیم با چشم دل ببینیم ؟
به نظرم اگر کسی اهل دل باشد و به روشن بینی رسیده باشد انبیا و اولیا ُ حتی اگر خود فرد هم نخواهد به او نشان می دهند و به او طمانینه می بخشند . اما اگر سرد و بی روح باشد چون می دانند ارائه معجزه و کرامت برایش تاثیری ندارد از ارائه آن خودداری می کنند . کما اینکه افراد زیادی بوده اند علیرغم مشاهده کرامت و معجزه بازهم انکار کرده اند
من با نظر بالا موافقم و می خواهم بگویم:
مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد .
اگر ما ظرفیت و زمینه داشته باشیم خودشان را به ما نشان می دهند و لی اگر نداشته باشیم نه
اولیا و انبیا در اثر نور زیاد قابل شناخت برای ما نیستند نه اینکه مجهول باشند . لذا ارائه معجزه و کرامت از سوی ایشان به معنی تنظیم فرکانس های دریافتی ما است که البته باید از قبل خودمان فرکانس گیرنده داشته باشیم
آن ها هویدا هستند و در تجلی . این ما هستیم که نمی بینیم . به جای اینکه از ایشان بخواهیم تا خودشان را با کرامت و معجزه به ما نشان دهند باید زمینه دیدن را در خودمان فراهم کنیم . و به فرمایش بابا باید بغض و کینه را از دل هایمان پاک کنیم تا ببینیم
وما منعنا ان نرسل با لآیات الا ان کذب بها الاولون آیاتنا ثمود الناقه مبصره فظلموا بها وما نرسل بالآیات الا تخویفا.(اسرا -59)