آشنایی با پیر غریب. حاج سید علی اشرف صادقی

معرفی اندیشه های عرفانی بدون خرافه و زهد خشک

آشنایی با پیر غریب. حاج سید علی اشرف صادقی

معرفی اندیشه های عرفانی بدون خرافه و زهد خشک

انسان شناسی در مکتب علویه قادریه صادقیه

زیر بنایی ترین و اصلی ترین ستون اندیشه ای هر مکتب و مسلکی که در حوزه انسانی و عرفانی فعالیت می نماید، نوع نگرش او به ابعاد وجودی انسان و میزان اثرگذاری انسان در چرخه هستی است .

اصولا شاید بی هدفی ، پوچی گرایی و یا تبیین اهداف غیر بنیانی از سوی مکاتب مدعی عرفان ناشی از عدم شناخت ایشان از مراتب انسان باشد و بی شک محکم ترین و متعالی ترین مکتبی که انسان را آنگونه که هست و می باید باشد معرفی می نماید ( اسلام ) است . انسان حتی در ادیان دیگر نیز علیرغم انشعاب فکری آن ها از کتاب آسمانی به ظرافت و زیبایی اسلام معرفی نشده است و تمامی ابعاد وجودی آن مورد توجه قرار نگرفته است .

لذا هر مکتبی که بر بنیان های شریعت نبوی استوار نگردیده باشد لاجرم شناخت متعالی از انسان نیز ندارد و نمی تواند نسخه فلاح و رستگاری ارائه نماید

همانگونه که به کررات حضرت حاج سید علی اشرف صادقی بنیان گذار طریقه مبارکه علویه قادریه صادقیه بیان می فرمودند : این طریقت بر اساس شریعت و مکتب نبوی و طریق علوی بنیان گذارده شده است و هیچ نگاه و نگرش غیر اسلامی در آن جایگاهی ندارد .

انسان در این طریقت  جایگاه (  سرالاسراری ) ،( خلیفه اللهی ) ، (انسان بودن)  دارد و مختار و تاثیر گذار بر محیط است . لذا به این اعتبار است که می تواند لجام نفس را در دست بگیرد و با ریاضت های شرعیه و تهذیب اخلاق و تزکیه نفس و تبعیت از یک انسان کامل راه رفته واصل و با قوانین مکتب نبوی و طریق علوی به حدیث شریف ( من عرف نفسه فقد عرف رب ) جامه عمل بپوشاند .

انسان در این طریقت ، برای این در وادی عرفان گام می نهد که امر جاری و ساری خداوند ( فتبارک الله احسن الخالقین ) را در بستر زمانی حال در روح و جان خود تجلی بخشد و نه به خلوت و عزلت برود بلکه ( دست به کار و دل به یار باشد ) .

انسان در طریقت علویه قادریه ملزم به زندگی اجتماعی و بهره مندی شرعی از تمام مواهب الهی است و هیچگاه همه چیز را برای خود نمی خواهد بلکه همه چیز را برای همگان می خواهد و از همین روست که این طریقت بر محور ( عشق ، محبت و خدمت ) پویاست

در این طریقت انسان اسیر زمان های گذشته نیست . ریاضت ها و سلوک او به تبعیت از روح پویای اسلام ، نوین و متناسب با زمان و مکان است و به موازات رشد عقلی و عرفی جامعه او نیز باید رشد نماید و منشا خیر و برکت باشد

در این طریقت انسان سالک مکلف به کیفیت زندگی است . خوب می خورد ، نه کم و زیاد . خوب می خوابد ، نه کم و زیاد و این اشارتی است برای عاقلان که بین خوب و کم و زیاد تمییز قائل هستند

و نمونه انسان های سالک و طالب و عاشق که در این وادی گام گذاشته اند و دست ارادت به دامن انسان کامل وارسته نبوی مسند و علوی نشان ( حضرت حاج سید علی اشرف صادقی ) داده اند کم نیستند . همان هایی که زن و فرزند و زندگی را نعمت الهی و زمینه ساز کمال می دانندو...

انسان در این طریقت به دلیل جایگاه والا و روح آزادش باید مطالبه گر و پرسشگر باشد و چشم و گوش بسته به طریقت وارد نمی شود و پذیرفته نیز نمی شود . او باید بفهمد و درک کند و از روی ایمان بیاید . مگر کلام خداوند نیست که ( یا ایها الذین آمنوا ، امنوا)

و انسان در این طریقت ابعاد نفس را می شناسد و مدام در حال پاسبانی است و هیپگاه خود را بی نیاز از شریعت نمی داند و به هر مرحله ای از کمال که می رسد به فرمایش پیر باید ( ذاکر باشد) و... 

و انسان در این طریقت سلوک نمی کند تا به دیگران تفاخر کند بلکه سلوک می کند تا فقط خود را بشناسد و به دنبال خویش می گردد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد