آشنایی با پیر غریب. حاج سید علی اشرف صادقی

معرفی اندیشه های عرفانی بدون خرافه و زهد خشک

آشنایی با پیر غریب. حاج سید علی اشرف صادقی

معرفی اندیشه های عرفانی بدون خرافه و زهد خشک

اللمع فی التصوف

اللّمع فی التّصوف / تألیف ابونصر سرّاج طوسی، با تصحیح و تحشیه رینولد آلن نیکلسون به ترجمه دکتر مهدی محبتی، تهران، انتشارات اساطیر، 1382، 512 ص.

این کتاب تنها اثر بازمانده، از ابونصر عبداللّه بن علیّ بن محمّد بن یحیی سرّاج طوسی، (متون 378 ه . ق) ملقّب به طاوس الفقراء است درباره تصوف که اصل آن به زبان عربی است و ترجمه آن به فارسی به خوبی به وسیله آقای مهدی محبتی صورت گرفته و ویرایش استادانه آقای روح بخشان به روانی و سادگی و بلاغت آن کمک کرده است و آن یکی از قدیمترین آثار صوفیان است که به دست ما رسیده و شاید با توجه به حجم کتاب بتوان گفت که اثری با این وسعت قدیمتر از آن در دست نیست.

کتاب بعد از پیشگفتار کوتاه ناشر با دو مقدّمه آغاز می شود یکی از مترجم در دو باب، باب اوّل در عرفان و روزگاران نو، و دیگر درباره اللمع و ترجمه آن. در باب اوّل علّت روی آوردن مردم ایران را به صوفیگری و نتایج مثبت و منفی آن و سود تصوف برای خواصّ ذکر شده است و در باب دوم درباره مؤلف کتاب و محتوای آن و ارزش و قدمت آن سخن گفته است، و نیز درباره سبک نگارش کتاب و تأثیر آن بر ادب فارسی و اقتباس صوفیان بعد همچون غزالی و شعرای فارسی چون سعدی از این کتاب و سرانجام درباره نحوه ترجمه سخن رانده است.

نیکلسون در مقدمه درباره تحقیقات خود در زمینه تصوف از منابع اوّلیه (8 کتاب را نام برده است) و مشایخ ابونصر سرّاج و سفرهای متعدّد او به نقاط گوناگون ممالک اسلامی و این که این کتاب از نظر بینش اصالتی ندارد و دنباله رو پیشینیان است واین که او متدین متعصّب پایبند به سنن شریف است سخن می گوید و شرح می دهد که سرّاج حتی شطحیات صوفیان را به صورت شرعی تأویل می کند. سپس با اشاره به ریشه لغوی صوفی و بحثی درباره فناء فی اللّه و رابطه آن با توجه به سراغ منابع سرّاج می رود و نُه کتاب را از مآخذ او می داند و سپس نام 40 صوفی غیر مشهور را که در اللمع آمده است بر می شمارد و در آخر فهرستی از صوفیان صاحب نام را از ابتدا تا زمان سرّاج می آورد که شاید منظورش این است که گفتار آنان در اللّمع به نحوی منعکس است و در آخر می نویسد که در کتاب اللمع نام 200 صوفی آمده است که اغلب آنان ناشناسند.

اصل کتاب به 14 بخش تقسیم شده که هر بخش را به نام کتاب نامیده است و هر کتاب به ابوابی منقسم گردیده است، چنانکه کتاب اوّل 18 باب دارد و کلاًّ درباره مسائل مقدماتی است همچون معنای تصوف و ویژگیهای صوفیان واقعی از نظر مؤلف و ردّ عیب گیری های مخالفان و امثال آنها. در کتاب دوّم احوال و مقالات زاهدان از قبیل زهد و توکل و صبر و محبت و خوف و رجا در ابواب جداگانه تشریح شده است. کتاب سوّم درباره تصوّف قرآن؛ و کتاب چهارم درباره تصوف و سنّت پیامبر؛ و کتاب پنجم درباره استنباطات صوفیان از قرآن؛ و حدیث و کتاب ششم درباره اصحاب پیامبر و خلفای اربعه و اصحاب صُفّه؛ و کتاب هفتم درباره آداب و رسوم صوفیان در نماز و روزه، عبادت و سماع و سفر و ازدواج و غیره؛ و کتاب هشتم درباره مسائل مهمّ تصوف همچون جمع و تفرقه و فناء و بقاء و ذکر و اخلاص و فقر و غناست. در کتاب نهم برخی نامه ها و مکاتبات صوفیان با یکدیگر و اشعار و دعاهای آنان آمده؛ و کتاب دهم به سماع اختصاص یافته است که در نظر غالب متشرعین حرام است و صوفیه آن را با شرایطی مجاز دانسته اند؛ کتاب یازدهم درباره وجد و نظر صوفیان درباره آن است.

در کتاب دوازدهم درباره کرامات صوفیان و خوارق عادات آنان بحث کرده؛ و در کتاب سیزدهم اصطلاحات خاصّ صوفیان تعریف شده است مانند معنای حال، مقام، مشاهده، حق، حقیقت، صفا، شاهد، جمع و تفرقه، غیبت و حضور، صحو و سُکر، وجد و فنا و بقاء، مرید و مراد، قبض و بسط، حیرت و دهشت، کشف و شطح، توحید و تجرید، رؤیت، اختیار و بلا، وصل و فصل، تحلی و تجلی و تخلّی، ازل و ابد، امتحان و تلبیس، ذوق و حریّت و امثال آنها، این بخش از کتاب مقدّمه ای است بر کتب متعدّد بعد در زمینه شرح کلمات صوفیان که مهمترین آنها گلشن راز شبستری است.

در کتاب چهاردهم در ذکر شطحیات صوفیان و تأویل آنها و گمراهی های بعضی از صوفیان و نسبتهای ناروایی که بدانان داده شده است بحث کرده است. کتاب با 9 نمایه یا فهرست به پایان می رسد.

قابل ذکر است که تصوف در این کتاب در حقیقت به عنوان مترادف با عرفان به کار رفته است نه به معنایی که بعدا پیدا کرد که بین عرفان و تصوّف فرق قائل شده اند که اگر بخواهیم به زبان امروزی بگوییم عرفان یک ایدئولوژی یا مکتب است و تصوف یک حزب یاگروه که برای خود مرکزی به عنوان خانقاه دارد با آداب و رسوم خاصّ و پذیرفتن عضو در آن مشروط به شرایطی است و راه یافتگان دارای خرقه و کشکول و مطراق و کلاه نمدی هفت ترک یا دوازده ترک و امثال آنها می شوند و برای خود قواعد و رسومی دارند که با آنها شناخته می شوند. طبعا بسیاری از شیوخ صوفیه برای خود خانقاه داشته اند و از عرفان به عنوان مکتب اعتقادی خود سخن می گفتند. تصوّف در تاریخ ایران و مشرق زمین بجز فواید روحانی و معنوی که برای آن می شمارند در حقیقت راه گریزی بوده است از سختگیری زاهدان قشری و ریایی و پناهگاهی بوده است برای کسانی که حاکمان و قشریان آنان را از خود می راندند و این کتاب می تواند شمه ای از چگونگی این امر را باز نماید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد