آشنایی با پیر غریب. حاج سید علی اشرف صادقی

معرفی اندیشه های عرفانی بدون خرافه و زهد خشک

آشنایی با پیر غریب. حاج سید علی اشرف صادقی

معرفی اندیشه های عرفانی بدون خرافه و زهد خشک

تفسیر عشق

آه این غروب،دوباره چه دلگیر می شود
دم می کند فضا و نفسگیر می شود
طبعِ لطیفِ ذهنِ آشفته ی دلم
با هر چه غیر نام تو درگیر می شود
این کودکِ سرشتِ بی تاب و نارسم
در خانه ی خیال دلت پیر می شود
هر آیه ی شریف ایمان و اعتقاد
با آن لسان صدق تو تفسیر می شود
خواب صعود به بلندای وصال دوست
ای یوسفم، به دست تو تعبیر می شود
ترسیده بود دلم از یک اتفاق دور
چشمش تو را که دید، دلکم شیر می شود !
گویند که سرنوشت رقم خورده پیش از این
اما مرا، نگاه تو تقدیر می شود !
در آن سرا که فنا و بقا فِی للهَ است
زودتر ببر مرا، به خدا ، دیر می شود
پائیز آمد و اما ! ختمی به گل نشست
این حسن حادثه، ز تو تدبیر می شود
«شیدای» آن شدم که از توبه ی نصوح
جانم خرابِ باده ی شبگیر می شود !
نظرات 1 + ارسال نظر
سمانه شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 ق.ظ

سلام مولای من
امشب خواب را از چشمان خواب آلود و غافل سر ربودی و دلم را مملو از یاد و عشق و آن رخسار چون ماه و آن قامت استوارت نمودی .خواستم خودم را به خواب بزنم اما نگاه شوخت دلم را بیدار کرد و اکنون نمی دانم تا چه زمانی با یاد رخت دلم بیقراری میکند و به کدام سمت و سو خودش را با تو سرگرم می کند.پیر من ُ تمام من از آن توست .مرا از میان خودمان بردار و رخ بنما .برمن ُهمان گونه که سزاوار کرمت است طلوع کن .
می دانم من تمام تورا دارم و شاید تو هنوز هم مرا تام نداری !
بیا و ستار شو و بگذر. بگذار من در تو محو شوم و جلوه ای شوم از ذات باقی و نورانیت.
در گذر ُ از من در گذر .مرا به وصل برسان .بس است دیگر رو گرفتن از من فنا شده در خودم.
ببخش که حتی در این زمزمه های عاشقانه ام هم ُ دست از گفتن «من » بر نمی دارم .چه کنم این زمین خورده ی ناسوتی با همین «من» هاست که به سویت تضرع و زاری می کند.
مرا دریاب ای (پیر شوخ و مست من)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد