آشنایی با پیر غریب. حاج سید علی اشرف صادقی

معرفی اندیشه های عرفانی بدون خرافه و زهد خشک

آشنایی با پیر غریب. حاج سید علی اشرف صادقی

معرفی اندیشه های عرفانی بدون خرافه و زهد خشک

کارکردهای توبه جمعی در طریقت علویه قادریه صادقیه

حضرت پیر غریب - حاج سید علی اشرف صادقی - می فرمودند : ما دو نوع توبه داریم . یکی توبه فردی که هر فردی می تواند در خلوت خودش با خدایش توبه کند و کسی جز خودش ضامن حفظ این توبه نیست . 

اما به اعتبار آیه ( و توبوا الی الله جمیعا) یک توبه جمعی داریم که در طریقت اتفاق می افتد و اتفاقا این توبه دارای کارکرد های زیاد تربیتی و اجتماعی است .  

فرد طالب وقتی قدم در طریقت می گذارد و می خواهد سالک بشود می باید در مقبل پیر و در حضور چند نفر شاهد از گذشته اش توبه کند و متعهد بشود به قبل رجوع نکند . حضور چند نفر شاهد در معیت پیر برای یک نفر مبتدی که قدم در وادی سلوک گذاشته است حکم بازدارندگی دارد به عبارتی ایشان مدام به صورت مستقیم و غیر مستقیم به طالب یاد آور می شوند که تو یک فرد توبه کار هستی و می باید ضمن حفظ عهد و پیمانی که با خدای خودت بسته ای به تلاش برای ارتقا مراتب نفسانی ات نیز همت گماری ... 

لذا از اصلی ترین کارکردهای این بخش طریقتُ  تجلی ( امر به معروف و نهی از منکر ) به عنوان ضمانت اجرایی حفظ حدود الهی و ترغیب و تشویق سالکین به وفای به عهد در حفظ توبه است  

همچنین افرادی که شاهد توبه یک فرد مبتدی هستند خودشان نیز مدام به حفظ توبه و تعهدشان ملزم می شوند و اصولا لازمه شهادت برای توبه یک فرد ُ طهارت و پاکی روح و جان است که این افراد می باید از قبل در خودشان ایجاد کرده باشند و برای حفظ آن تلاش کنند . لذا کارکرد دیگر این توبه جمعی در طریقت اثر متقابل توبه بر افراد حاضر در جلسه است و به عبارتی سلوک افراد تواما با هم تلاقی می یابد و همه موظف می شوند با ( امر به معروف و نهی از منکر ) همدیگر را ارشاد نمایند

انسان شناسی در مکتب علویه قادریه صادقیه

زیر بنایی ترین و اصلی ترین ستون اندیشه ای هر مکتب و مسلکی که در حوزه انسانی و عرفانی فعالیت می نماید، نوع نگرش او به ابعاد وجودی انسان و میزان اثرگذاری انسان در چرخه هستی است .

اصولا شاید بی هدفی ، پوچی گرایی و یا تبیین اهداف غیر بنیانی از سوی مکاتب مدعی عرفان ناشی از عدم شناخت ایشان از مراتب انسان باشد و بی شک محکم ترین و متعالی ترین مکتبی که انسان را آنگونه که هست و می باید باشد معرفی می نماید ( اسلام ) است . انسان حتی در ادیان دیگر نیز علیرغم انشعاب فکری آن ها از کتاب آسمانی به ظرافت و زیبایی اسلام معرفی نشده است و تمامی ابعاد وجودی آن مورد توجه قرار نگرفته است .

لذا هر مکتبی که بر بنیان های شریعت نبوی استوار نگردیده باشد لاجرم شناخت متعالی از انسان نیز ندارد و نمی تواند نسخه فلاح و رستگاری ارائه نماید

همانگونه که به کررات حضرت حاج سید علی اشرف صادقی بنیان گذار طریقه مبارکه علویه قادریه صادقیه بیان می فرمودند : این طریقت بر اساس شریعت و مکتب نبوی و طریق علوی بنیان گذارده شده است و هیچ نگاه و نگرش غیر اسلامی در آن جایگاهی ندارد .

انسان در این طریقت  جایگاه (  سرالاسراری ) ،( خلیفه اللهی ) ، (انسان بودن)  دارد و مختار و تاثیر گذار بر محیط است . لذا به این اعتبار است که می تواند لجام نفس را در دست بگیرد و با ریاضت های شرعیه و تهذیب اخلاق و تزکیه نفس و تبعیت از یک انسان کامل راه رفته واصل و با قوانین مکتب نبوی و طریق علوی به حدیث شریف ( من عرف نفسه فقد عرف رب ) جامه عمل بپوشاند .

انسان در این طریقت ، برای این در وادی عرفان گام می نهد که امر جاری و ساری خداوند ( فتبارک الله احسن الخالقین ) را در بستر زمانی حال در روح و جان خود تجلی بخشد و نه به خلوت و عزلت برود بلکه ( دست به کار و دل به یار باشد ) .

انسان در طریقت علویه قادریه ملزم به زندگی اجتماعی و بهره مندی شرعی از تمام مواهب الهی است و هیچگاه همه چیز را برای خود نمی خواهد بلکه همه چیز را برای همگان می خواهد و از همین روست که این طریقت بر محور ( عشق ، محبت و خدمت ) پویاست

در این طریقت انسان اسیر زمان های گذشته نیست . ریاضت ها و سلوک او به تبعیت از روح پویای اسلام ، نوین و متناسب با زمان و مکان است و به موازات رشد عقلی و عرفی جامعه او نیز باید رشد نماید و منشا خیر و برکت باشد

در این طریقت انسان سالک مکلف به کیفیت زندگی است . خوب می خورد ، نه کم و زیاد . خوب می خوابد ، نه کم و زیاد و این اشارتی است برای عاقلان که بین خوب و کم و زیاد تمییز قائل هستند

و نمونه انسان های سالک و طالب و عاشق که در این وادی گام گذاشته اند و دست ارادت به دامن انسان کامل وارسته نبوی مسند و علوی نشان ( حضرت حاج سید علی اشرف صادقی ) داده اند کم نیستند . همان هایی که زن و فرزند و زندگی را نعمت الهی و زمینه ساز کمال می دانندو...

انسان در این طریقت به دلیل جایگاه والا و روح آزادش باید مطالبه گر و پرسشگر باشد و چشم و گوش بسته به طریقت وارد نمی شود و پذیرفته نیز نمی شود . او باید بفهمد و درک کند و از روی ایمان بیاید . مگر کلام خداوند نیست که ( یا ایها الذین آمنوا ، امنوا)

و انسان در این طریقت ابعاد نفس را می شناسد و مدام در حال پاسبانی است و هیپگاه خود را بی نیاز از شریعت نمی داند و به هر مرحله ای از کمال که می رسد به فرمایش پیر باید ( ذاکر باشد) و... 

و انسان در این طریقت سلوک نمی کند تا به دیگران تفاخر کند بلکه سلوک می کند تا فقط خود را بشناسد و به دنبال خویش می گردد

طریقت علویه قادریه از نگاه حضرت پیر غریب

طریقت علویه قادریه متدین به دین مبین اسلام و شریعت محمدی و در طریقه علوی حرکت می کند

همه باید مخلصانه علویه قادری باشیم و تا می توانید همدیگر را دوست داشته باشید و کینه کسی را به دل نگیرید . اگر یک ذره کینه در قلبتان باشد نمی توانید حرکت کنید و به جایی نمی رسید

در طریقت ما ریاضت با اعتدال ، مطابق شرایط زمان لازم است

اکنون از نظر بدنی فرسوده شده ام و دیگر توانایی گذشته را ندارم . اما طریقتی که من میان شما ارشاد کرده ام کافی است و چراغی هم روشن شده و هیچ وقت خاموش نمی شود و اگر همه بروند و فقط یک نفر باقی  بماند آن یک نفر راه طریقت را ادامه می دهد

من با خدا معامله کرده ام نه با بنده خدا . با هیچکس معامله ای انجام نداده و نخواهم داد و عهد و پیمان را هم نمی شکنم . فقط شما را به سوی خدا دعوت می کنم . من راه خداشناسی و تقرب را به شما نشان دادم . می توانید کوتاه و مستقیم به خدا برسید