آشنایی اجمالی با حضرت حاج سید علی اشرف صادقی( غوث الصادق )- بخش 2

گستره جغرافیایی طریقه علویه قادریه صادقیه نه تنها تهران که تمام نقاط ایران اسلامی را  در نوردید و مرزهای اندیشه و علم را نیز  تحت سیطره افکار و آراء ناب حضرت حاج سید علی اشرف صادقی( پیرغریب و غوث زمان ) قرارداد .ایشان همیشه به گرمی و با علاقه نسبت به برگزاری جلسات متعدد و مختلف بحث و تبادل نظر با اندیشمندان ،مفسران ،نویسندگان ، مشایخ وپیران طریقت های  مختلف اقدام می نمودند وتلاش می کردند چهره واقعی تصوف ناب اسلامی را هویدا و به جامعه معرفی نمایند.حضرتشان به دلیل وقوف و اشراف کامل بر مبانی عرفان اسلامی و شناخت تام و بی نقص از انسان و نیازهای او که ناشی از مشاهدات و شهود عینی حضرتشان بود؛ ابواب جدیدی از عرفان بر روی مشتاقان گشودند که همه تشنگان را سیراب می نمود.از همین رو بخش قابل توجهی از مریدان ایشان از طبقه تحصیل کرده و آشنا با مبانی فکری مکاتب مختلف  عقیدتی است که ورود و استمرار حضورشان در طریقت بر مبنای عقل و عشق توأمان بوده است .

اما بر اساس هدف خلقت  که ناظر به  آیه (انا للله و انا الیه راجعون) است ،حضرت پیر پس ازهفتاد و هفت سال مجاهدت و ریاضت و ارشاد عاشقانه،مریدان و دوستداران خود را در روز جمعه (21 فروردین سال 1388ش) و به هنگام اقامه نمازظهر تنها گذاشته و به الوهیت پیوستند تا روح آسمانی و الهیش در جوار قرب الهی زندگی ابدی را آغاز نماید. پیکر مطهرحضرت، در تهران ،در یکی از حجره های  آرامگاه بهشت زهرا"س" آرمید تا حرم ایشان زیارتگاه عارفان و عاشقان و حقیقت جویان  باشد.

باری حضور حضرت حاج سید علی اشرف صادقی  ( غوث الصادق ) و ارائه طریقت اصیل و پاک علویه قادریه صادقیه  در عصر حاضر نعمتی است که خداوند تبارک و تعالی هر هزار سال یک بار بر بشر ارزانی داشته که این بار لطف باری تعالی بر مردم ایران اسلامی به عنوان میزبان حضرتش و بر اساس دوستداران واقعی اهل بیت هدیه شد. خوشا به سعادت کسانی که خالصانه توانستند از خرمن بیکرانش خوشه چینی کرده و به صراط معرفت و عشق در منشاء هستی قرار گیرند.حضرتش نه تنها در این مدت به ارشاد مردم  همت می گماشتند بلکه به مانند جد بزرگوارشان حضرت امام جعفر صادق (ع) احیاگر بسیاری از سنن اصیل انسانی و اسلامی که در طول سنوات گذشته در لا به لای گرد و غبار فراموشی مغفول مانده بود؛ همت گماشته و عملا "محی الدین" بودن حضرتشان که از مقتضیات مقام شامخ غوث الاعظمی است را بر همگان هویدا فرمودند .

در زمان ایشان طریقت های مختلفی با ارائه ظواهری فریبنده و عوام پسند و باطنی دور از حقیقت ، عملا عرفان را مخدوش کرده بودند . حضرت غوث الصادق با ارائه عرفانی مترقی و به دور از خرافات چهره واقعی عرفان ناب محمدی را در قالب طریقت علویه قادریه به خوبی نمایان ساختند.

ای دریغا ز فلک کی به در آید ماهی                           

که علم بر کشد از جانب رحمان شاهی

زیر این گنبد مینا چه عجب دورانی است                     

لاف سجاده نشین خرقه به تن خود خواهی

کرده هر ملحدکی جامه فقری بر تن                        

که منم قطب زمان تا به کف آرد جاهی

دام تزویر ره عارف باللهی نیست                             

هم خدا خواهد و هم دنیا چه فنا فی اللهی

چو خورد مال حرام و به سلوک چون بایزید              

کی به حق برده ز اسرار خدا آگاهی

تکیه بر جای بزرگان زده است آن نادان                     

گوییا مسندشان مسند شاهنشاهی

چون به خلوت بروند گفته حافظ یادی                     

التجا کار خرد نیست فتد در چاهی

نور حق را نتوان یافت ز هر اهرمنی                      

دست بیعت نتوان داد به هر گمراهی

نه ز رندان صبوحی نه ز پیران جامی                     

بی خبر از عالم وحدت مدعی گه گاهی

به سر افتاده مقام به خدا بازی نیست                        

  پنجه با شیر علی کی فکند روباهی

مسند پیر طریقت نه به سیم است و نه زر                  

مرد حق خواسته این سلسله جولانگاهی

اشرف از همت پیرش به خدا صادق شد                 

  چون که پیس کرمش کوه کم است از کاهی