ای رفیقان طریقت مست مستم روز و شب
ماه و سال است کار و بارم روزگارم روز و شب
من اسیر عشقم و عاشق به روی ماه تو
در فراقت سوز و سازم کار و بارم روز و شب
روز و شب صادق بنالد در جهان از جفای روزگار
لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
گفته بودی دلبرا دیدار ما زود است و زود
انتظارم چون سرآید سر برآرم روز و شب
ای دریغا از هزاران وعده خوبان یکی
بی وفایی تا به کی من زار زارم روز و شب
ساقی مجلس تو ما را آنچنان پیمانه ده
تا که فارغ گشته و در انتظارم روز و شب
ای صبا از کوی جانان گر گذر کردی بگو